کراسه۱|طوفا‌ن‌الاقصی‌ثمره اندیشه‌ای بود که ۴۰سال پیش‌ بنا شد


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ ساعاتی پس از اعلام رسمی خبر شهادت یحیی سنوار رهبر حماس خبر انتشار ترجمه فارسی رمان این شهید فلسطینی با عنوان «خار و میخک» در صفحات فرهنگی رسانه‌ها منتشر شد.

تا پیش از انتشار خبر شهادت سنوار،‌ کمتر کسی می‌دانست که رهبر گروه حماس یک نویسنده پرکار بود. او طی 22 سال اسارت در درون زندان رمان «خار و میخک» را به زبان عبری نوشت و 5 کتاب را از عبری و انگلیسی به عربی ترجمه کرد و در صدر پرکارترین زندانیان نویسنده تاریخ قرار گرفت. اما خار و میخگ چگونه کتابی است و رهبر حماس چگونه آن را نوشت؟

یحیی سنوار، یک شخصیت محوری در سیاست فلسطین است که به خاطر رهبری خود در حماس و نقش تأثیرگذارش در درگیری‌های جاری با اسرائیل شناخته شده است. تجربیات او در دوران زندان، دیدگاه‌ها و راهبردهای او را شکل داد که در کتاب «خار و میخک» به‌طور شیوا بیان شده است. این اثر بینشی برای درک پیچیدگی‌های مبارزات فلسطینی ارائه می‌کند. همانطور که رویدادهای خاورمیانه همچنان در حال تحول هستند. اقدامات و فلسفه‌های سنوار برای روایت مقاومت و خودمختاری در منطقه حیاتی است.

«خار و میخک» نه تنها یک اثر داستانی، بلکه گواهی عمیق بر روح پایدار غزه است. این روایت که توسط یحیی سنوار در میان سایه‌های زندان‌های اسرائیل نوشته شده است، از داستان سرایی سنتی فراتر می رود تا نگاهی ناب و بدون فیلتر به آن ارائه دهد. این رمان در 30 فصل خود، انتخاب سخت برخی از آوارگان فلسطینی برای کار در اسرائیل را نیز به نمایش می‌‌گذارد. برخی آن را فرصتی برای بهبود شرایط زندگی خود برای خانواده خود می دانستند، در حالی که برای برخی دیگر چیزی جز خیانت نبود.

کریم شنی استاد زبان و ادبیات فارسی ترجمه فارسی این کتاب را بر عهده داشته است،‌ کتاب از سوی انتشارات نیستان ادب و با پرداخت حق رایت به حماس منتشر شده است.

کریم شنی شاعر، نویسنده و مترجم و دبیر علمی آژانس ادبی تماس  است که  آثاری چون «کتاب‌شناسی توصیفی دستور زبان فارسی»،‌ دانشنامه سوریه، ناشران شام و عراق، دفاع از حریم امامت و ولایت(خلاصه کتاب شبهای پیشاور در 10 پرده نمایشی)، سرو و سرود (ترجمه 40 قصیده شعرای عرب در رثای شهید سلیمانی به شعر فارسی)، زندان خون (ترجمه رمان حبس‌الدم از دکتر نزار صالح نویسنده سوری)،  الهه غروب (ترجمه رمان تشالما از نزار طربوش نویسنده سوری)، الاستعمار العالمی؛ فرانسه (تاریخ تحلیلی استعمار فرانسه در کلام مقام معظم رهبری چاپ بیروت)، تاریخ سامرا و… را در کارنامه خود دارد.

خبرگزاری تسنیم به مناسبت انتشار این کتاب در ایران با کریم شنی گفت‌وگویی داشته است،‌ شنی در این گفت‌وگو به نقش مقاومت در زندگی قهرمانان فلسطین اشار کرده و ویژگی‌های بارزی که شهید سنوار در زندگی‌اش داشته و منجر به این شده که چنین سرنوشتی در انتظار او باشد را برمی‌شمارد. گفت‌وگوی تسنیم با این مترجم به شرح ذیل است:

* تسنیم: شهادت یحیی سنوار، در دورانی که حملات پی‌درپی اسرائیل و شهادت سرشاخه‌های مقاومت، نوعی نگرانی و حتی ناامیدی نسبت به وضعیت را در دل علاقه‌مندان به مسئله فلسطین و مقاومت ایجاد کرده بود،‌ در حکم برخاستن ققنوس از آتش بود و نه تنها امید دوباره را زنده کرد، بلکه روحی حماسی در دل مقاومت و علاقه‌مندان به مقاومت در جهان ایجاد کرد.‌ درباره نگاهتان نسبت به شهادت سنوار بفرمایید؟

مبارزان مقاوت با شهادت به دنیا می‌آیند و با شهادت زندگی می‌کنند، شهادت برایشان امر عجیب و غریبی نیست؛ مخصوصاً سنوار که در طول عمر خود، شهادت بسیاری از دوستان و نزدیکان خود را دیده بود؛‌ حتی کتاب «خار و میخک» را می‌توان آلبومی از شهدای مقاومت دانست. اگر کتاب را تا انتها مطالعه کرده باشید، خواهید دید که سنوار در این رمان، حتی نحوه شهادت خود را نیز پیش‌بینی کرده بود. لوکیشن محل شهادت،‌ فیلم‌برداری از لحظه شهادت و … را با سکانسی که خودش در پایان کتاب توصیف کرده، مقایسه کنید،‌ خواهید دید که شباهت‌ها بسیار و تفاوت‌ها اندک است‌. سنوار در سال 2004 این نوع شهادت را پیش‌بینی کرده است.

خیلی سنگین­‌تر از این اتفاق، شهادت را در زیباترین سبک می‌توان در طول زندگی او دید. اگر داستان زندگی او را بخوانید، رویدادها و اتفاقات سنگین‌تری را مشاهده می‌کنید. سنوار از همان دوران جوانی، با همه خشونت‌های جنگ و محاصره در غزه آشنا بوده است.‌ خواندن کتاب نشان می‌دهد که شیوه شهادت سنوار، اگرچه از او قهرمانی در چشم جهان ساخت؛‌ اما سنوار در زندگی‌اش از این دست سکانس‌ها کم نداشته است.‌ او سختی‌ها، مشکلات، حماسه‌ها و نبردهایی فراتر از تصور را تجربه کرده و این روحیه او در تمام این ماجراهای غزه و محاصره آن که از 1948 تشدید شد، وجود داشته است،. سنوار مبارزی بود که کار اطلاعاتی می‌کرد.‌ بسیار دقیق بود‌ و چند بار هم زندانی شد؛ اما همواره یک عنصر الهام‌بخش بود، همان‌طور که در شهادتش هم نشان داد. او همواره به مبارزه روحیه می‌داد و در هیچ شرایطی تسیلم نمی‌شد. همیشه به دنبال راه حل متفاوت بود که از بن‌بست بیرون بیایند.

کتاب به خوبی نشان می‌دهد که او برای ملت فلسطین در حکم موتوری بود که روحیه را پمپاژ می‌کرد.

از سوی دیگر استراتژی عملیات طوفان‌الاقصی بر این مبنا طراحی شده است که باید شهید داد؛ تا پیروزی حاصل شود. آن­ها‌ می‌دانستند که استراتژی اسرائیل چگونه است؛‌ می‌دانستند که قتل عام می‌کند؛ تا مجاهدین سلاح را زمین بگذارند. نه تنها این را خودش پذیرفته بود؛ بلکه یک ملت و یک امت پذیرفته بودند که این­گونه به مبارزه بروند. مبارزین مقاومت راه خود را انتخاب کرده بودند؛‌ راه شهادت؛ نه تنها مجاهدین این انتخاب را داشتند، بلکه مردم هم همین را انتخاب کردند. چهره‌های مقاومت نیز با شهادتشان پیش ملتشان روسفید شدند؛ چراکه یک فرمانده مسلمان، اول خودش خط شکن است. می‌دانستند که خرج تهیه این سلاح، شهادت خودشان است؛ کما این که اثرش را هم گذاشته است. همین حزب‌الله قبل از شهادت سیدحسن با بعد از شهادت سیدحسن تفاوت کرده است.

حماس برای عملیات طوفان‌الاقصی از 40 سال پیش فکرها را تغییر داد

* تسنیم:‌ یحیی سنوار را شاید بتوان متفاوت‌ترین قهرمان مقاومت نامید از این جهت که ما با انسانی با چند بعد شخصیتی مواجه هستیم، ازیک طرف با یک مجاهد خستگی‌ناپذیر مواجهیم که 22 سال در زندان‌های اسرائیل روزگار گذراند و به زبان عبری تسلط پیدا کرد و در دوره‌های دانشگاه‌های اسرائیل به صورت مجازی شرکت کرد؛ تا دشمن را از درون بشناسد. این بُعد،‌ یک شخصیت مقاوم‌، محکم،‌ نظامی و سیاسی را به تصویر می‌کشد و از سوی دیگر با انسانی مواجه هستیم که برای بیان حرف خود از ادبیات کمک می‌گیرد؛‌ اهل فرهنگ و هنر و اندیشه است؛‌ رمان می‌نویسد؛، کتاب ترجمه می‌کند، آن هم در دل زندان‌؛ در میان خون و شکنجه. اینجا با یک شخصیت ادبی و البته عاطفی مواجه هستیم که بیش از هر چیز یک آزاده است. این رمان بیشتر نمود کدام بُعد شخصیت اوست؟

وقتی رمان را می‌خوانیم، می‌بینیم که تمام این افکار در آن جمع شده است.‌ هیچ امری که تصادفی رخ داده باشد و انتظار آن نباشد، دیده نمی‌شود‌.‌ این رمان عملاً تأویل شد؛‌ یعنی صورت واقع پیدا کرد.‌ تحقق خارجی این رمان، می‌شود همان طوفان‌الاقصی. این رمان 20 سال پیش نوشته شده است،‌20سال نوشتن آن زمان برده است.‌ پس این تفکر از 40 سال پیش ریشه داشته است.‌ این اندیشه که تبلور آن را در طوفان‌الاقصی دیدیم،‌ ذره ذره جمع شده؛ برای آن فرهنگ سازی شده و‌ نیرو تربیت شده.‌ به جای اینکه ادوات جنگی جمع کنند،‌ تونل بیشتر و عمیق‌تر حفر کنند،‌ سلاح بیشتر جمع کنند،‌ شروع به تغییر فکر کردند.یحیی سنوار ,

درباره شخصیت لطیف سنوار نیز باید بگویم که اساساً‌ طبیعت نهضت اسلامی همین است. مبارزان نهضت اسلامی چنین طبیعت لطیفی در جهاد دارند، برای قدرت‌طلبی و کشورگشایی نمی‌جنگند، یک روح پاک و دل لطیف ایمانی و باورغیبی دارند. از باب وعده‌های الهی مبارزه و مجاهدت می‌کنند. ممکن است در ظاهر، فعالیتشان خشن باشد؛ اما در باطن، یک معنویت قدرتمند در وجودشان هست. این لطافت و معنویت وجودی توأم با مبارزه، ممکن است از نظر کسی که تجربه ایمانی ندارد،‌ نوعی تناقض به شمار بیاید؛‌ اما برای کسی که کمترین تجربه ایمانی داشته باشد، طبیعی است. اتفاقا حقیقت باور قلبی را در مجاهدین مقاومت می‌توان دید که همه چیز خود را برای عقیده فدا می‌کنند‌. اوج لطافت روحی را می‌توان در مجاهدین مقاومت مشاهده کرد.‌ در مجموع، اگر از نظر روان شناسی جهادی، بخواهیم بررسی کنیم، لطافتی را که در روحیه مجاهدان است، در روحیه هیچ فرد دیگری نمی‌توان دید. وقتی که رمان را می‌خوانید، با لطیف‌ترین صحنه‌های زندگی در آغوش مادر، کنار خانواده و … مواجه می‌شوید.‌ باور نمی‌کنید، انسان‌هایی که سال‌هاست این اندازه در فشار هستند و،‌ سایه جنگ، سال‌هاست که بر سر آن‌ها سایه انداخته،‌ این اندازه رقیق‌القلب باشند. برای کسانی که جنگ را سیاه می‌بینید و با ادبیات ضد جنگ آشنا هستند،‌ این نوع ادبیات، شوکه‌کننده است؛ زیرا ادبیات دفاع و مقاومت،‌ با معیارهای آن‌ها سازگار نیست.

«خار و میخک» داستان تولد حماس است

* تسنیم: با توجه به این­که کتاب، از نخستین گام‌های شکل‌گیری مقاومت در سال 1967 تا مراحل رشد و بالندگی در نخستین انتفاضه فلسطین یا انقلاب سنگ در سال 1987 را روایت می‌کند. آیا می‌توان آن را تاریخچه مقاومت دانست؟

بررسی تاریخ فلسطین و مقاومت نشان می‌دهد که فلسطینی‌ها قبلاً دنباله‌رو چه کسانی بودند؟ یاسر عرفات.‌ یاسر عرفات چه تفکراتی داشت؟ ایده آن‌ها این بود که یا غرب باید برای فلسطین کاری کند یا شرق و‌ خودشان نمی‌توانند کاری پیش ببرند؛‌ تا این­که حماس شکل گرفت.‌ اساساً «خار و میخک» داستان تولد حماس است.

دستاورد مهم طوفان‌الاقصی بیداری جهانی بود

طوفان‌الاقصی و شهادت یحیی سنوار میوه آن اندیشه‌ای بود که شاید 40 سال پیش در این منطقه کاشته شد و همه منتظر آن بودند و باید هم این اتفاق رخ می‌داد.، می‌دانید که اثر مهم طوفان‌الاقصی بیداری جهانی است. بیداری آنقدر مهم است که حسین(ع) نیز خونش را فدا کرد تا مردم را آگاه کند.

یحیی سنوار ,

دفتر «آژانس تماس» ترجمه کتاب «خار و میخک» را با اجازه و هماهنگی با دفتر حماس آغاز کرد.‌ کتابهای دیگری هم هست. این، یکی از آنها است.‌ از نظر من، این مجموعه، می­تواند عنوان تاریخ داشته باشد.‌ می‌دانید که بهترین اثر منتشر شده در حوزه تاریخ،‌ اثری است که نگارنده در آن حضور داشته باشد.‌ یحیی سنوار از همان شروع فعالیت حماس، حضور داشته و وقتی این اتفاقات تاریخی را روایت می‌کند، از دید یک ناظر واقعی روایت می‌کند. رمان، تنها ابزاری بوده برای بیان تاریخ فلسطین.‌ چون سنوار شخصیتی لطیف داشته است‌، قالب ادبیات را انتخاب کرده است.‌

وقتی کتاب را می‌خوانید، اگر یک فلسطینی باشید،‌ متوجه تمام اشارات نویسنده به وقایع تاریخی‌، شخصیت‌‌ها و … می‌شوید؛‌ اما اگر یک فلسطینی نباشید،‌ سؤالات و ابهاماتی برایتان پیش می‌آید؛‌ به همین دلیل، من حدوداً 250 پاورقی بر کتاب زدم. مثلاً وقتی در کتاب، شخصیتی به­نام «یحیی» معرفی می‌شود،‌ باید برای مخاطب مشخص شود که منظور «یحیی عیاش» است. این برای فلسطینی‌ها کاملاً مشهود است؛ ولی برای ما نه. من در کتاب این شخصیت را معرفی کردم؛ تصویر او را هم الحاق کردم؛ بنابراین، اگر کسی این رمان را بخواند، مثل کتاب درسی کل مناقشه غرب آسیا را متوجه می‌شود؛ این­که دعوا بر سر چیست؟ از کجا شروع می‌شود؟ و … مطالعه این کتاب، می‌تواند در حکم پاس کردن 4 واحد درسی تاریخ فلسطین باشد.

یک کتاب دیگر روزنگار حماس (یومیات قسامیه) است که شامل اسنادی درباره حماس است.‌ من در ترجمه کتاب «خار و میخک»، از این اسناد خیلی استفاده کردم و مطالبی از آن را در پاورقی، به صورت مستند شرح داده‌ام که مثلاً‌ منظور سنوار از این واقعه یا از این شخص و این ماجرا چه بوده است و دارد به چه ماجرای تاریخی اشاره می­کند و…

* تسنیم:  پس به نظر شما، این کتاب بیشتر تاریخچه فلسطین و داستان حماس است؟

بله این کتاب داستان حماس است.‌ حماس یک ایده جدید در مخالفت با دو جریان بزرگ در دنیای اسلام و عرب است: اسلام سلفی و اسلام غرب گرا.‌ سنوار در بخش‌های مختلفی از کتاب، به نقد این دو جریان می‌پردازد،. او درلابلای دیالوگ شخصیت‌هایش در رمان،‌ حرف خود را می‌زند؛‌ دستورالعمل جدیدی که از اسلام ناب بیرون آمده و با دنیای استکبار و مارکسیسم، عرب‌گرایی و نژاد پرستی عربی، اسلام آمریکایی و… مخالفت می‌کند. کتاب برای همین نوشته شده است. تاریخ حماس مثل تیری است که رستم بر چشم اسفندیار زد، با یک تیر دو نشان را هدف قرار می‌دهد؛ ناسیونالیسمی که در دامن کمونیست افتاد و اسلام‌گرایی غربی که آمریکا و استکبار آن را حمایت می‌کنند. با یک تیر هر دو چشم را کور می‌کند.

جهان تا پیش از طوفان الاقصی در یک توهم درباره فلسطین به سر می‌برد

*تسنیم: به نظر شما، چرا اسرائیل تا این حد از «خار و میخک» هراس داشته که کتاب پس از مدت کوتاهی از آمازون جمع‌آوری شد؟

من فلسطین را به گونه‌ای دیگر در این رمان شناختم.‌ چرا که تقریباً از واقعیت فلسطین، در این سال‌ها محتوایی بیرون نیامده است. جهان در یک توهم درباره فلسطین به سر می‌برده است.‌ من پیشتر نیز کتاب‌هایی درباره فلسطین و جریان حماس مطالعه کرده و ترجمه کرده بودم.‌ جزئیات زیادی از فلسطین می‌دانستم؛ ولی وقتی رمان را خواندم دیدم هیچ چیزی نمی‌دانم. این یک رمان تاریخی است که به جای این­که به تاریخ پادشاهان و قدرتمندان بپردازد،‌ به تاریخ مردم و جامعه فرودست پرداخته است. اصطلاحاً زبانش، زبان عام بشری است.

شما فکر می‌کنید اروپا را چه چیزی تکان داد؟ سیمنارها؟ کنفرانسها؟ یا کتابها؟ خیر؛ همین عکس‌هایی که از غزه و جنایت اسرائیلی‌ها بیرون آمد،‌ سنوار نیز در رمانش تصویرسازی‌هایی را کرده که کار را تمام کرده است؛‌ به همین دلیل بود که صیهونیست‌‌ها کتاب را سریع از بازار و از آمازون جمع کردند‌. او آن تصاویر را نوشته بود تا اثر بگذارد.

* تسنیم: برخی پس از شهادت، او را با چه‌گوارا مقایسه کردند؛‌ اما چه‌گوارا یک شخصیت کاملاً نظامی و خشن بود.‌ به نظر می‌رسد این قیاس نادرست است و به وجود آمدن این چنین قهرمان‌هایی تنها در دل مقاومت امکان‌پذیر است.

چه‌گوارا یک کمونیست است، خدا را قبول ندارد؛ ولی لطافت انسانی را نمایش داده است. پزشک جوانی است که برای ملتش در مبارزه با استکبار می‌جنگد.‌ درونِ تهیِ او از خدا، او را تقلیل می‌دهد‌. اعتقاد به خدا، بخش عظیمی از وجود انسان است. وقتی خدا را از انسان بگیرید،‌ چیزی نمی‌ماند؛ او را یک شخصیت سرشکسته می‌کند؛ به همین دلیل بود که امام خمینی (ره) برای نجات کمونیست‌‌ها (در جریان فروپاشی شوروی)، آن‌ها را به منابع دینی و عقاید عرفانی (آثار ابن عربی) ارجاع داد.

قیاس سنوار با چه‌‌گوارا نادیده گرفتن اندیشه الهی سنوار است

یحیی سنوار، ظاهرش یک چریک است؛ چریکی که برای ملتش می‌جنگد؛ از این بُعد، می‌تواند مثل چه‌گوارا باشد؛ ولی حقیقت درونی او، همان چیزی است که حماس به خاطر آن تشکیل شد. مردم مسلمان فلسطین، متوجه شدند که نهضت‌های کمونیستی نمی­توانند برای ملت فلسطین کاری کنند. از زمانی که سلاح را زمین گذاشتند و در اسلو پیمان سازش را امضا کردند،‌ مسلمانان فلسطین گفتند: ما اجازه نمی‌دهیم. نطفه حماس از اینجا بسته شد. کسانی که چه‌گوارا را با سنوار مقایسه می‌کنند، تمایز اصلی سنوار با چه‌گوارا را که همان اندیشه الهی، آرمان توحیدی و دینی است،‌ نادیده می‌گیرند.‌ این مقایسه، مقایسه بین خاک و افلاک است. ظاهراً‌ هر دو مبارز هستند؛ اما باطن و انگیزه کار خیلی متفاوت است.

پیش از این نیز روشنفکران غرب‌زده، مقایسه‌های مشابهی بین شهید چمران و چه‌گوارا انجام داده بودند.، در گذشته، اندیشمندان ما در دام کمونیسم می‌افتادند؛ اما حالا که دنیا ماهیت کمونیسم را شناخته است،‌ داشتن این نگاه خیلی سطحی است. اگر تمامیت سنوار را بر تمامیت چه‌گوارا منطبق کنیم‌، تقلیل دادن شخصیت یحیی سنوار است. اگر کلیدواژه‌های این دو را با هم مقایسه کنید، متوجه عمق معنا و مفهوم جهاد در نگاه و تفکر یحیی سنوار می‌شوید؛‌ منتهی چه‌گوارا در میان یک جمعیت انبوه متفاوت بود که دیده شد‌؛ اما در اطراف سنوار، آنقدر ستاره‌، قبل و بعد، وجود داشته که او فرصت برجسته شدن نیافته است. از سوی دیگر، فروتنی و تواضع فرهنگ اسلامی مانع شده است. سنوار اهل خودنمایی نبود.

عرب مسلمان در جنگ نرم مغلوبه شده است

* تسنیم: در میان اهل سنت، قدس از جایگاه بالایی برخوردار است. فلسطین سرزمین پیامبران (ص) و قبله اول مسلمانان بوده است.‌ حکام اهل سنت اگر بخواهند فقط از جنبه تقدسی که برای این منطقه قائل هستند هم به ماجرای فلسطین نگاه کنند‌، باید بیشتر از این روی این سرزمین تعصب داشته باشند.

بله،‌ ببینید،‌ عرب مسلمان در جنگ نرم مغلوبه شده است.‌ هجوم فرهنگ غربی و در مقابلش، تفکر مارکسیستی شرقی، عرب مسلمان را تخریب کرده است.‌ سنوار نیز با هیچ­کدام از فرقه­های اسلامی تنشی ندارد؛ غیر از نسخه اسلام غربی و شرقی سران عرب، نسخه اسلامی که این سران ارائه کرده‌اند،‌ یک نسخه اسلامی تهی شده است.

فقه شیعه که بر پایه فقه اهل بیت(ع) است،‌ تأیید نمی‌کند که برای غصب سرزمینی، جنگ کنید. اگر چنین بود که اسلام دنیا را فرا می‌گرفت.‌ اسلام دین رحمت است. اسلام فقط اجازه دفاع داده و در واقع، آن را واجب کرده است؛ اما آن غیرت عربی ناسیونالیستی هم در این مورد به درد نخورده است، اسرائیل در شش روز، غیرت عربی را نابود کرد؛ چرا؟ چون با همان رسوخ فرهنگی غربی و شرقی، پشتوانه استراتژیک خود را از دست داده بود؛ حتی عمق انسانی خود را!

در تاریخ فلسطین، یاسرعرفات رسماً چپ گرا نبود، گروه های چپ‌گرای دیگری بودند که با هم دیگر ساف (سازمان آزادی بخش فلسطین) را تشکیل دادند و بعد «فتح» که ائتلافی از ساف و هسته اصلی آن بود،‌ تشکیل شد.‌ این‌ها وقتی در قرارداد اسلو، مرتکب آن اشتباه بزرگ شدند، و شیخ احمد یاسین و اخوانی‌ها و جماعت مسلمان دیدند که این گروه سازش را برگزیدند،؛ یعنی همان راهی که انور سادات در کمپ دیوید رفته بود،‌ گفتند:‌ نه؛ اینگونه بود که‌ حماس و جهاد اسلامی به راه افتاد. حماس نخستین بیانیه را بیرون داد‌. من این بیانیه را در یکی از پاورقی­های ترجمه رمان «خار و میخک» آوردم. در انتفاضه اول که انتفاضه سنگ بود، شیخ احمد یاسین بیانیه شکل‌گیری حماس را داد،‌ یحیی سنوار در آن زمان گروهی به نام «المجد» داشت که مأمور تکثیر و توزیع این بیانیه شد.

در رمان نیز شخصیت اصلی؛ یعنی ابراهیم، این کار را برعهده می‌گیرد،؛ اما در عالم واقع یحیی سنوار این کار را می‌کند. با شکل‌گیری حماس،‌ فلسطینی‌ها نشان دادند که فقط نسخه اسلام است که می‌تواند مقاومت را شکل دهد؛‌ البته اسلام شهادت‌طلب که استشهادی عمل می‌کند،‌ با حرکت‌های انتحاری که طالبان یا داعش دنبال می‌کنند،‌ تفاوت بسیار دارد.‌ اتفاقاً‌ ظهور حماس و مقاومت فلسطین باعث شد تا مردم ببینند و مقایسه‌ای داشته باشند بین این روش نورانی و آرمانی با فجایعی که داعش به وجود آورد، یا فجایعی که طالبان در افغانستان به وجود می‌آورد. تفکر سلفی‌ها کجا و تفکر انسان‌هایی که در غرب آسیا به سینه دشمن می‌روند،‌ کجا.‌ روحیه لطیف مبارزین فلسطینی کجا و روحیه داعشش‌ها و طالبانی‌ها کجا.

* تسنیم: خاص بودن نحوه شهادت سنوار، برای تولید یک کار نمایشی و تصویرسازی فوق‌العاده است،‌ در رمان نیز ما با تصویرسازی‌های بدیعی روبرو هستیم،‌ این رمان چه اندازه ظرفیت تبدیل شدن به نمایشنامه و تولید پروژه‌های نمایشی را دارد؟

از ابتدا،‌ قصد یحیی سنوار این بوده که فیلم‌نامه بنویسد، قصد نوشتن رمان را نداشته است.‌ در ادامه کار وقتی شروع می‌کند،‌ می‌بیند که بهتر است،‌ رمان بنویسد.‌ در مقدمه ناشر، ذکر شده که امیدوارند، رمان تبدیل به فیلم شود، البته من این مقدمه را به دلیل اشتباهات تاریخی که در آن داشت،‌ حذف کردم.

گروه حماس نیز که پشت انتشار این کتاب بوده است،‌ برنامه تولید فیلم را داشته باشد.‌ ساختار رمان نیز بیشتر به فیلم‌نامه شبیه است.‌ برای نمونه اتصال‌ها خطی نیست. لوکیشن‌ها توصیف شده است و. … این بریدگی‌ها در رمان به همین دلیل است که ابتدا قرار بوده مستند باشد و بعداً به شکل یک رمان جمع‌بندی شده است؛ به همین دلیل، دنبال فضاهای دراماتیک است.

* تسنیم: کتاب علاوه بر تاریخ شفاهی فلسطین نوعی مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی نسبت به جامعه فلسطین را نیز در خود جای داده است،‌ اسرائیلی ها خودشان یک اعترافی دارند؛ قبل از طوفان الاقصی می‌گفتند که در میان دشمنان ما، دو نفر ما را خوب می‌شناسند:‌ یکی سیدحسن نصرالله و یکی هم یحیی سنوار؛ شهید حسن نصرالله ظاهراً ماهی هزار مطالب عبری و اسرائیلی را مطالعه می‌کرده و اشراف کامل داشته؛ هم به مسائل فرهنگی و اجتماعی و هم سیاسی، شهید سنوار هم که بعد از این­که زندانی می‌شود، زبان عبری را یاد می‌گیرد و از روزنامه‌ها شروع می‌کند و بعد به کتاب می‌رسد.، این اشراف به دشمن‌شناسی چه تأثیری در زندگی وی و شکل دادن طوفان الاقصی داشته است؟

وقتی این کتاب را می‌خوانید،‌ احساس می­‌کنید یک جامعه‌شناس سخن می­‌گوید.او نگاه جامعی به گروه‌های اجتماعی حساس دارد،‌ در مورد دانشجوها تحلیل می‌دهد، در مورد کاسب‌ها و مردم عادی تحلیل ارائه می‌کند؛‌ حتی درباره کارگرهایی که در سرزمین‌های اشغالی برای صهیونیست‌ها کار می‌کنند‌ نیز تحلیل دارد. پا را فراتر هم گذاشته و درباره سربازان اسرائیلی نیز روانکاوانه سخن می‌­گوید؛ پس سنوار را می‌­توان با ذهن تحلیل‌گری که دارد،‌ یک جامعه شناس خوب به حساب آورد، اصولاً رهبری، مقتضی چنین چیزی است.

در رمان، به ماجرای اردوگاه نِقِب که اردوگاه مخوفی است که اسرائیل‌ آن را به صورت یک پهنه روباز با حصار خاردار و متصل به جریان پرقدرت الکتریکی ساخته‌اند و ظرفیت بزرگی دارد‌، اشاره شده است. در عنوان رمان؛ یعنی «خار و میخک»، خار، نماد آن حصار است و میخک هم شهدایی هستند که می‌خواستند از زیر خارها رد شوند و آنجا گرفتار شلیک صهیونیست‌ها می‌شدند، و جنازه آن‌ها تا مدت‌ها همان­طور گرفتار خار می‌ماند. این صحنه‌ها برای فلسطینی‌ها آشناست.

در صحرای نقب در سال‌های ابتدایی،‌ به دلیل فشار زیادی که روی زندانیان بود‌،‌ دو نفر اجازه نداشتند کنار هم نشسته و صحبت کنند،‌ بر اثر این فشارها، زندانیان بارها اعتصاب غذا کردند و دست به شورش زدند‌. این اعتصاب‌ غذاها در دوره‌هایی بسیار شدید شد و صدای اعتراضشان جهانی شد، در نتیجه، اسرائیلی‌ها محبور شدند‌ کوتاه بیایند و خواسته برخی زندانیان مبنی برنشستن کنار هم را بپذیرند.‌ اولین کاری که زندانیان کردند،‌ تشکیل کلاس بود؛‌ کلاس تاریخ اسلام،‌ کلاس تحلیل سیاسی و …؛ یکی از آن کلاس‌هایی که شهید سنوار در زندان نقب تشکیل داد،‌ دشمن‌شناسی بود که لازمه‌اش مطالعات عبری است.‌

بین فلسطینی‌ها افراد زیادی بودند که عبری بلد بودند. به او عبری یاد دادند،‌ اینگونه نبوده که برود در دانشگاه‌های اسرائیل یا به صورت مجازی عبری یاد بگیرد.‌ او معتقد بود که وقتی می‌خواهیم، اسرائیل را بشناسیم، وقتی می‌خواهیم سربازهای صهیونیست را بشناسیم و در یک کلام دشمن‌شناسی کنیم،‌ باید زبانشان را بدانیم.‌ سنوار یک اسلام‌شناس بود و می‌دانست که در جنگ با دشمن شرط اول دشمن‌شناسی است. تمام حقه‌های یهودی‌ها را می‌دانست، در بازجویی‌هایش هم نشان می‌داد که با بقیه فرق می‌کند، نحوه پاسخ دادن و اینکه می‌دانست چگونه می‌تواند حرص بازجوها و افسران صیهونیستی را در بیاورد، ‌از همین دشمن‌شناسی او نشات می‌گرفت.

یحیی سنوار در کتابش اشاراتی نیز به صدام داشته است.‌ در جریان موشک باران صدام به اسرائیل مردم فلسطین بسیار شادمان شدند. یحیی سنوار در کتابش به ذکر این نکته پرداخته و تحلیلی جالب ارائه کرده است.‌ از این تحلیل می‌توان به عمق نگاه او پی برد.‌ او اطلاعات اسلامی بالایی داشته؛ با کمونیست و حزب بعث آشنا بوده و صدام‌شناس خیلی خوبی نیز بوده است.

اسرائیل با یاسر عرفات، محمود عباس و تشکیلات خودگردان کنار آمده بود؛ اما بچه مسلمان‌ها، پیمان اسلو و این صلح و سازش را نپذیرفتند،‌ گفتند ما چه صلحی با اشغالگر داریم. اسرائیل از تفکر اسلامی که اکنون منطقه را گرفته است، هراس دارد. بیداری اسلامی قبل از بهار عربی، در غزه اتفاق افتاده و حماس شکل گرفت، این تفکر موجب مجاهدت‌های بی‌شمار امثال یحیی سنوار در طول سالیان شده است.

یحیی سنوار مثل یک جامعه‌شناس در رمان عمل کرده است.‌ این یک رمان پرپیرنگ است. برخی رمان‌ها یک پی‌رنگ دارند؛ اما این رمان، پر از شخصیت و داستان‌های کوتاه است. در ضمن هر داستانی یک محتوای ایدئولوژیک و یک ساختار فکری نهفته دارد. برای نمونه یحیی سنوار در داستان در مواجهه با شخصیت یک دانشجوی دختر،‌ به زیبایی بحث حجاب را مطرح می‌کند، جوری که‌ هیچ کدام از جامعه‌‌شناسان ما به این زیبایی نتوانستند این مبحث را تحلیل کنند. مقایسه او بین کرانه باختری و غزه مقایسه بسیار جالبی است و خواننده را یاد کتاب‌ها و تحلیل‌های جلال آل احمد در «تات‌نشین‌های بلوک زهرا» می‌اندازد. او در پیرنگ‌ها و داستان‌های کتاب شاگرد قرآن بوده است و هم‌چون یک جامعه‌شناس، موقعیت فلسطین در برابر ناسیونالیسم عربی،‌ اشغالگری،‌ استکبار و … را مطرح می‌کند.

در بخش‌هایی سراغ امیرالمومنین علی(ع) می‌رود و‌ با این­که شیعه نبوده اما از اشعار امیرالمؤمنین استفاده می­‌کند.

* تسنیم: اگزیستانسیالیسم پیوند پررنگی با ادبیات و رمان برقرار کرده است؛‌ چرا که به باور آن‌ها، رمان، مخاطب را با یک تجربه زیسته همراه می­‌کند و موجب می­‌شود که مفاهیم نظری عمیق‌تری در ذهن مخاطب شکل بگیرید، شما با این نظریه چقدر همراه و همدل هستید؟ به نظر شما استفاده یحیی سنوار از قالب رمان چقدر بر اساس این نظریه در انتقال مفاهیم مدنظر او با مخاطب مؤثر بوده است؟

این رمان،‌ نمونه‌ای از فلسفه اگزیستانسیالیسم به معنای مصطلح نیست؛ ولی طبیعی است که تأثیر قصه و رمان ماندگارتر است؛ زیرا با عوام مردم ارتباط می‌گیرد. در 20 سال زندان چه کاری بهتر از این که به هم سلولی‌هایش روحیه دهد؛ آن هم با داستان‌نویسی. او هر چه را که می‌نوشته،‌ تعدادی از هم‌بندی­‌هایش چندین نسخه از آن رونویسی می‌کردند؛ این، در زندان، برایشان تبدیل به یک تفریح و عملی روحیه ‌بخش شده بود؛‌ از سوی دیگر، برایشان مرور تاریخ نیز بوده است.‌ نشان می‌داده که چه بوده‌اند و از کجا به اینجا رسیده‌اند؟ این دیدگاه روان‌شناسی و جامعه‌شناسی یحیی سنوار نشأت گرفته از تربیت اسلامی او بوده است. به جای اینکه در زندان جمع شوند و جلسات انتزاعی درباره تاریخ و سیاست داشته باشند،‌ به مرور تاریخ خود پرداخته‌اند.

دست به قلم شدن در زندان تنها تعلق به سنوار نداشته است.‌ ما در طول تاریخ نوشته‌های زیادی از داخل زندان داریم که به حبسیات معروف هستند.

* تسنیم:‌ «خار و میخک» بیست سال پیش منتشر شد و حالا با شهادت شهید سنوار دوباره احیا شده است.‌ با توجه به این­که ادبیات، آیینه یک جامعه است،‌ شما آن را آن چگونه تحلیل می‌کنید؟

فلسطینی‌ها هنوز هم در زندان هستند.‌ تصور می‌کنید،‌ اکنون غزه آزاد است؟ نه! یک واحدی در حماس تلاش می‌کند تا آثاری را که درباره مقاومت فلسطینی‌­های محبوس تولید می‌­کنند، گردآوری و منتشر کند؛ اما‌ این‌گونه نیست که مانند ما‌، سوری‌ها و لبنانی‌ها بتوانند راحت کتاب چاپ کنند و به دست مخاطب برسانند. آنها هنوز هم در حصارند. دفتری در حماس تشکیل شده که دست­نوشته­‌های زندانیان مقاومت را سرو سامان دهند.‌ طبیعی است که این حبسیات تاکنون مخفی مانده است،؛ چون گرفتاری‌های اجرایی و رزمی حماس اجازه نداده که به قوت به این بپردازند، ما نویسندگان و ناشران ایران نیز کم‌کاری کرده‌ایم.

‌ ما در آژانس ادبی تماس مجموعه‌ای را از حماس داریم تا ترجمه و منتشر کنیم،‌ زمانی که ترجمه «خار و میخک» شروع شد،‌ یحیی سنوار هنوز به ریاست دفتر سیاسی حماس انتخاب نشده بود. قرار بود یحیی‌ سنوار تقریظ یا مقدمه‌ای نیز برای ترجمه کتاب بنویسد که قسمت نشد. ما از ادبیات فلسطین غفلت کردیم. در ادبیات سوریه کار زیادی کردیم و چندین نمونه ترجمه و منتشر کرده ایم؛‌ اما در ادبیات فلسطین نه.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

جای خالی شعر کودک و نوجوان در قفسه‌ها؛ ناشران شعر نوجوان چاپ نمی‌کنند


بابک نیک‌طلب شاعر کودک و نوجوان در گفتگو با خبرنگار مهر درباره فعالیت‌های اخیرش گفت: آخرین کارم کتاب «آهای خورشید» است که انتشارات مهرسا آن را برای رده سنی خردسال و کودک منتشر کرده است. این کتاب در قالب یک مجموعه ۱۶ جلدی منتشر شده که هر جلد از آن گزیده‌ای از شعرهای یک شاعر کودک و نوجوان است. این شعرها به انتخاب آقای مصطفی رحماندوست گزیده شده‌اند. یک اتفاق خوب درباره این کتاب، انتشار یک نسخه صوتی به همراه نسخه مکتوب کتاب است که تجربه خوبی برای خردسالان و کودکان ایجاد می‌کند.

مدارس دیگر توجهی به کتاب‌ شعر نوجوان ندارند

وی با گلایه از بی‌توجهی به شعر کودک و نوجوان گفت: همه ما باید برای پیشرفت شعر کودک و نوجوان احساس مسئولیت کنیم. شعر کودک و نوجوان متولی ندارد و جایی نیست که شاعران دور هم جمع بشوند. خیلی از شاعران در شهرستان‌ها هستند و امکان حضور در تهران ندارند؛ باید با این شاعران ارتباط داشته باشیم.

این‌شاعر کودک قطع شدن ارتباط شاعران با مخاطب کودک و نوجوان را یکی دیگر از مشکلات این حوزه دانست و ادامه داد: ما قبلا در مدرسه‌ها و در جوامع ادبی و فرهنگی کودکان و نوجوانان حضور پیدا می‌کردیم، اما این ارتباط الآن حذف شده است. یک زمانی آموزش و پرورش خودش را موظف می‌دانست که کتاب‌های شعر کودک و نوجوان را بخرد و در مدرسه‌ها توزیع کند، اما الآن اصلا این اتفاق نمی‌افتد. یک زمانی وقتی وارد شهر کتاب می‌شدی، حداقل ۲۰ درصد از بخش کودک و نوجوانش شعر بود، اما الآن خیلی کم شده است. من قفسه‌های شهر کتاب را گشته‌ام؛ هیچ نوع شعر کودکی در آن‌ها نیست. نه اینکه بگویم فقط شعر کودک خوب نیست؛ بلکه شعر کودک بازاری هم نیست.

ناشران کتاب شعر کودک و نوجوان چاپ نمی‌کنند

نیک‌طلب گفت: هرچقدر فاصله بین مولف و مخاطب بیشتر شود، انگیزه سرودن هم کمتر می‌شود. همان‌طور که انگیزه نوجوانان و خانواده‌ها را برای خرید کتاب شعر نوجوان کم می‌کند. وقتی در قفسه کتاب‌فروشی‌ها و کتاب‌خانه مدرسه‌ها و… خبری از شعر نوجوان نباشد،‌ نوجوانان هم شعر را فراموش می‌کنند. وقتی این ارتباط دوسویه برقرار نباشد، ما دیگر نمی‌توانیم دغدغه‌های کودکان و نوجوانان را بفهمیم و منعکس کنیم. چنان که در شعر نوجوان نتوانسته‌ایم مسأله را بفهمیم و حل کنیم. اگر من شعری بگویم که حال و هوای یک نوجوان دانش‌آموز را روایت می‌کند، وزارت آموزش و پرورش اجازه نمی‌دهد در مجلاتش منتشر شود. چون که می‌گوید هدف ما این نیست که عشق را در نوجوانی مطرح کنیم، یا اینکه نمی‌توانیم شعری را که نوجوان در آن از مشکل درسی‌اش می‌نالد، منتشر کنیم.

وی در پایان درباره اوضاع نشر کتاب‌های شعر کودک و نوجوان گفت: ناشران هم چاپ کتاب شعر کودک و نوجوان را تمام کرده‌اند. یعنی به جز یکی دو انتشارات هیچ‌جا شعر چاپ نمی‌کنند؛ به‌ویژه شعر نوجوان. اگر یک ناشر در یک سال چند تا کتاب شعر نوجوان چاپ می‌کند، به نظرم آن سال معجزه شده است. مثلا سال گذشته که انتشارات مهرسا به همت آقای رحماندوست چند مجموعه‌شعر چاپ کرد، به نظرم واقعا معجزه بود. یا یک سال که کانون ۲۰ تا کتاب شعر کودک و نوجوان درآورده بود، واقعا کار بزرگی بود. در حال حاضر هم انتشار کتاب‌های شعر کودک و نوجوان کم است و هم آن مقداری که چاپ می‌شود تیراژ زیادی ندارد.



منیع: خبرگزاری مهر

«فراز و فرود دموکراسی» در کتابفروشی‌ها


به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «فراز و فرود دموکراسی؛ از دوران باستان تا امروز» نوشته دیوید استاساویج به‌تازگی با ترجمه لی‌لا سازگار توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۲۰ توسط انتشارات دانشگاه پرینستون چاپ شده است.

دیوید استاساویج نویسنده این‌کتاب، فیلسوف سیاسی آمریکایی است که به‌خاطر آثار و افکارش درباره دموکراسی و اقتصاد سیاسی شناخته می‌شود و سال ۲۰۱۵ به عضویت آکادمی هنر و علوم آمریکا درآمد. او معتقد است وقتی طیف گسترده‌ای از جوامع انسانی را در نظر بگیریم، معلوم می‌شود رخدادهایی در مناطقی دورافتاده و زمان‌های خیلی دور رخ داده که ممکن است نکات عجیبی درباره نهادهای سیاسی امروز روشن کنند. دموکراسی اغلب در مناطقی شکوفا شده که اصلا انتظارش نمی‌رفته است. پس روایت دموکراسی فقط روایتی نبوده که بزرگان اندیشه در کتاب‌های مهم نوشته باشند. بلکه مردم هم در ساختنش سهم داشته‌اند؛ مردمی که برای حکمرانی بر خود به‌شیوه جمعی، به‌طور عملگرایانه دست به کار شده‌اند.

کاری که مولف «فراز و فرود دموکراسی» انجام داده، این است که برداشتش از تاریخ دموکراسی را گسترش دهد. او که بیش از ۲۰ سال درباره دموکراسی پژوهش کرده می‌گوید در دهه‌های اخیر، با گسترش روال انتخاب آزاد رهبران در دنیا، دموکراسی حالتی ناگزیر پیدا کرده و گویی برای کسانی که به آن گوش سپرده‌اند، ندای آینده بوده است. استاساویچ در این‌کتاب چگونگی تحول دموکراسی‌های غربی را هم بررسی کرده و می‌گوید دموکراسی امروزی، فقط یکی از شیوه‌های بالقوه سازماندهی امور است و زمانی که این‌نکته درک شود، موقعیت بهتری برای توجه به نحوه تکامل دموکراسی در آینده به وجود می‌آید.

کتاب پیش‌رو ۳ بخش اصلی دارد که ۱۲ فصل را در خود جا داده‌اند. «دموکراسی اولیه»، «واگرایی» و «دموکراسی مدرن» عناوین ۳ بخش کتاب هستند که بخش اول ۴ فصل «خاستگاه‌های فرمانروایی دموکراتیک»، «دموکراسی اولیه فراگیر بود»، «دولت‌های ضعیف دموکراسی را به ارث بردند» و «زمانی که فناوری پایه‌های دموکراسی را سست کرد» را شامل می‌شود.

فصل‌های پنجم تا هشتم کتاب در بخش دوم قرار دارند که از این‌قرارند: «توسعه نظام مبتنی بر نمایندگی در اروپا»، «چین، گزینه بدیل دیوانسالاری»، «دموکراسی در دنیای اسلام چگونه از میان رفت» و «دموکراسی و توسعه اقتصادی در بلندمدت».

«چرا انگلستان متفاوت بود»، «دموکراسی _ و برده‌داری _ در آمریکا»،‌ «گسترس دموکراسی مدرن» و «تجربه مستمر دموکراتیک» هم عناوین فصل‌های نهم تا دوازدهم این‌کتاب هستند که در بخش سوم قرار دارند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

سوئد مثالی از این‌پدیده را در اختیار می‌گذارد. حکومت سوئد که در ۱۹۰۱ نگران چشم‌انداز درگیرشدن در جنگی اروپایی بود، توانست قانونی برای خدمت وظیفه تمام مردان وضع کند. دیری نگذشت که این‌کار به طرح شعار جدید سوسیال دموکرات‌های سوئدی، که حزب اقلیت بودند، انجامید: «یک مرد، یک سلاح، یک‌رای» درست همان‌طور که آتنی‌ها لازم دانسته بودند که نقش سیاسی مهم‌تری برای فرودست‌ترین طبقه اجتماعی (thetes) در نظر بگیرند، زیرا آنها بودند که برای قایق‌ها پارو می‌زدند، همان استدلال در حدود ۲۵ قرن بعد نیز مطرح شد. یالمار برانتینگ، که بعدها نخستین نخست‌وزیر سوئدی سوسیال دموکرات شد، تا آنجا پیش رفت که بگوید «حق رای برترین موضوعی است که در سوئد باید از آن حمایت کرد.» سوئد حق رای عمومی مردان را در سال ۱۹۰۹ تصویب کرد، و تردید زیادی وجود ندارد که استدلال در مورد سربازگیری به باز کردن مسیر این‌تغییر یاری رساند.

همچنین می‌توانیم در حالی که حق رای مردان و زنان را از هم جدا می‌کنیم، شواهد کلی‌تری درباره سربازگیری همگانی و حق رای همگانی در اروپا را بررسی کنیم. هرچند شعاری مشابه وجود نداشت که بگوید «یک‌زن، یک‌سلاح، یک‌رای»، موضوع این است که در دوره دو جنگ جهانی زنان نقش‌های جدیدی عهده‌دار شدند، و برخی گفته‌اند که این‌کار پشتوانه‌ای برای ادعاهای آنها در مورد حق رای برابر شد.

برای مشاهده الگوی کلی سربازگیری و حق رای مردان در مجموعه‌ای از بیست کشور اروپایی، به دو خط در شکل ۲.۱۱ توجه کنید. خط توپُر نشان‌دهنده کسری از نمونه کشورهایی است که نظام سربازگیری همگانی داشتند. خط نقطه‌چین نشان‌دهنده کسری از کشورهایی است که در آنها حق رای همگانی برای مردان وجود داشت. این دو خط چنان تنگاتنگ پیش می‌روند که رابطه‌ای قوی بین آن دو استنباط می‌شود.

این‌کتاب با ۵۰۶ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۶۵۰ هزار تومان منتشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

یک اتفاق جالب در نمایشگاه کتاب پکن


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نمایشگاه کتاب پکن(2025) با عرضه بیش از 40 هزار اثر، روز پنجشنبه در پکن افتتاح شد. در این دوره نمایشگاه بیش از دو هزار و 900 غرفه حضور دارند و آثار خود را به بازدیدکنندگان عرضه می‌کنند و برای اولین‌بار مواردی را به نمایش می‌گذارند که قبلاً در این رویداد دیده نشده بود.

این رویداد که به طور مشترک توسط انجمن ناشران چین و انجمن توزیع کتاب و نشریات چین میزبانی می‌شود، دارای یک سالن نمایشگاهی به مساحت 50 هزار متر مربع است که شامل بخش‌های تخصصی برای علوم اجتماعی، فناوری، ادبیات کودکان و انتشارات آموزشی است.

به گزارش Global Tims؛ دست‌اندرکاران نمایشگاهِ امسال برای اولین‌بار محلی را به «محصولات فرهنگی و خلاق» اختصاص داده‌اند؛ محصولاتی که مبتنی بر آثار عمدتاً داستانی تولید شده است. در واقع، نمایشگاه کتاب امسال چین با بازارسازی فرهنگی پیوند خورده و تلاش دارد آثار را از این منظر نیز به بازدیدکنندگان معرفی کند. طیف متنوعی از محصولات مانند کالاهای مرتبط با کتاب، لوازم‌التحریر و مجموعه‌های هنری در این بخش از نمایشگاه در معرض دید عموم قرار گرفته است.

از جمله آثاری که در این بخش عرضه شده و مورد توجه قرار گرفته است، کتاب «پرتره‌ها در افسانه سیاه» مربوط به بازی پرطرفدار ووکانگ است  که به گفته مسئولان، قرار است در آینده نزدیک در خارج از چین نیز منتشر شود. گفته می‌شود شرکت‌های بازی‌سازی چینی از جمله بازدیدکنندگان این دوره نمایشگاه هستند تا آثار خلاقانه را به منظور معرفی فرهنگ چین شناسایی کنند. 

به گزارش CGTN کتاب‌های مربوط به باستان‌شناسی و تاریخ، از جمله آثار محبوب این دوره نمایشگاه بوده است. یکی از ویژگی‌های برجسته این کتاب‌ها استفاده از فناوری‌هایی مانند واقعیت افزوده است؛ به طوری که خوانندگان می‌توانند تصاویر آثار باستانی موجود در کتاب‌های مربوط به موزه را اسکن کنند تا مدل‌های سه بعدی را در تلفن‌های همراه خود مشاهده و حتی سایت‌های حفاری را شبیه‌سازی کنند و بینش عمیق‌تری نسبت به لحظات کلیدی کشف باستان‌شناسی به دست آورند. اعتقاد بر این است که این نوآوری‌ها تجربه‌های خواندن را متحول کرده‌اند.

علاوه بر «کتاب و بازی»، موضوع هوش مصنوعی نیز از جمله مسائلی است که در این دوره نمایشگاه مورد توجه اهالی نشر قرار گرفته است.  نمایشگاه کتاب پکن اولین‌بار در سال 1987 راه‌اندازی شده و از آن سال تاکنون به یکی از رویدادهای مهم فرهنگی تبدیل شده است. 

به نظر می‌رسد صنعت نشر در یک بزنگاه تاریخی قرار دارد؛ بزنگاهی که آن را از شکل سنتی خارج کرده و در آستانه تحولی جدید قرار می‌دهد. مسیر صنعت نشر کتاب از چاپ به دیجیتال، گواهی بر ماهیت پویای تکامل فناوری است. عصر سنتی چاپ که با حضور فیزیکی کاغذ و جوهر مشخص می‌شد، با کتابفروشی‌ها، کتابخانه‌ها و دسترسی منطقه‌ای‌تر شناخته می‌شد.

با این حال، با ظهور اینترنت و تحول دیجیتال، تغییر عظیمی رخ داد. معرفی کتاب‌های الکترونیکی و پلتفرم‌های آنلاین، انقلابی را آغاز کرد که هر جنبه‌ای از نشر را متحول ساخت و سبب شده تا دسترسی به محتوا فراتر از مرزها و محدودیت‌ها تعریف شود. 

این تحول دیجیتال، بازتاب تغییرات گسترده‌تر اجتماعی بود. با توجه به اینکه مردم به طور فزاینده‌ای از دستگاه‌های دیجیتال برای اطلاعات و سرگرمی استفاده می‌کردند، نشر نیز مجبور به سازگاری شد. ظهور کتاب‌های الکترونیک از جمله دستاوردهای این تغییر دیدگاه بود. حالا صنعت نشر در آستانه تحولی دیگر قرار دارد: پیوند نشر با دیگر صنایع خلاق. 

همکاری با صنایع خلاق مانند بازی‌سازی، فیلم‌سازی، و موسیقی می‌تواند به خلق محصولات ترکیبی و نوآورانه منجر شود، مانند کتاب‌های همراه با بازی‌های تعاملی، کتاب‌های صوتی با انیمیشن یا کتاب‌های الکترونیکی با قابلیت‌های واقعیت افزوده. این نوآوری‌ها جذب مخاطبان جدید و افزایش تعامل با کتاب را به همراه دارند و از سوی دیگر، مسیر بازاریابی و توزیع را نیز هموار می‌کنند. در این میان، برگ برنده در دست ناشرانی است که به انتشار آثار خلاقانه و گاه مبتنی بر فرهنگ بومی با ظرفیت پیوند با صنایع خلاق همت می‌ورزند. این مسیری است که به نظر می‌رسد در آینده نشر جهان قرار دارد و حرکت در آن اجتناب‌ناپذیر است. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

«در غرب خبری نیست» به چاپ ششم رسید


به گزارش خبرنگار مهر، رمان «در غرب خبری نیست» اریش ماریا رمارک با ترجمه سیروس تاجبخش به‌تازگی توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ ششم رسیده است. رمارک، که خود از سربازان جنگ جهانی اول بوده، در این اثر تجربیات شخصی‌اش را بازتاب داده و احساسات سربازان جوان را در برابر هولناکی جنگ به تصویر کشیده است.

این‌رمان دربرگیرنده داستان سربازی جوان به نام پل بومر است که همراه همکلاسی‌هایش برای جنگ جهانی اول به جبهه فرستاده می‌شود.

کتاب با توصیف‌های بی‌رحمانه از خشونت جنگ آغاز می‌شود؛ جایی که سربازان تنها برای بقا تلاش می‌کنند و هر روز شاهد مرگ دوستان و هم‌رزمان خود هستند. رمارک به‌جای تمرکز بر قهرمانی‌های نظامی، بر تأثیرات روانی و جسمی جنگ بر افراد متمرکز شده است. پل بومر و دوستانش در حالی که برای میهن‌شان می‌جنگند، به تدریج متوجه پوچی و بی‌معنایی جنگ می‌شوند. یکی از پیام‌های این‌کتاب، شکاف عمیقی است که میان نسل جوان و نسل‌های گذشته ایجاد شده است. معلمان و والدین، جوانان را با تبلیغات و آرمان‌گرایی‌های پوچ به جبهه فرستاده‌اند، در حالی که خود از واقعیت‌های هولناک جنگ بی‌خبر بوده‌اند.

«در غرب خبری نیست» در طول دهه‌ها الهام‌بخش آثار متعدد هنری و سینمایی شد و اقتباس سینمایی آن که سال ۱۹۳۰ به کارگردانی لوئیس مایلستون ساخته شد، توانست جایزه اسکار بهترین فیلم را کسب کند.



منیع: خبرگزاری مهر

روایت مستند زندگی شهیدی که از گارد شاه استعفا داد


به گزارش خبرگزاری تسنیم،‌ کتاب پارتیزان (سرگذشت‌نامه مستند شهید علی‌اکبر حاجی‌پور، فرمانده تیپ یکم عمار لشکر 27 محمد رسول‌الله(ص)) به قلم گلعلی بابایی، منتشر و راهی بازار نشر شده است.

این کتاب هفدهمین عنوان از مجموعه «دفاع مقدس» است که ناشر چاپ می‌کند. پژوهش و نگارش کتاب توسط بابایی و مشاور پژوهش و ویراستاری آن را بهزاد به سرانجام رسانده است.

کتاب حاضر، حاصل یک سال پژوهش نویسنده است که از تجربیات خود و دیگر رزمندگانی که در کنار شهید علی‌اکبر حاجی‌پور در جبهه حضور داشته‌اند، نگارش شده است. شهید حاجی‌پور پیش از انقلاب در گارد شاهنشاهی حضور داشت؛ با شروع اعتراضات او از ارتش استعفا داد اما مکرراً با استعفای او موافقت نمی‌کردند تا اینکه پس از دستور امام خمینی(ره) مبنی بر خالی کردن پادگان‌ها توسط ارتشیان، علی‌اکبر هم از پادگان فرار کرد.

او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سپاه پیوست و با توجه به تجربیات و استعداد ذاتی که داشت در جبهه‌های جنگ حضور یافت. این کتاب به طور خاص با شیوه مستند توصیفی، ویژگی‌های شخصیتی و مدیریتی این شهید را در جبهه‌های مختلف روایت می‌کند.

شهید علی‌اکبر حاجی‌پور، فرمانده تیپ عمار از لشکر 27 محمدرسول‌الله(ص)، در 21 اسفند 1329 در شهرستان آذرشهر متولد شد. حاجی‌پور در دوران جنگ تحمیلی فرماندهی گردان عمار را بر عهده گرفت و در عملیات والفجر 4 در تاریخ 13 آبان 1362 بر اثر اصابت گلوله تانک دشمن به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

کتاب پیش‌رو 32 فصل دارد که به ترتیب عبارتند از: «معرفت آقای صاحب‌خانه»، «فرزند دامنه باختری سهند»، «هم‌کلاس و همکار دلسوز من»، «تأدیب جبار چاقوکش»، «تکاور گارد جاویدان»، «فرمانده گروهان یکم گردان 207 لشکر گارد»، «خبری در راه است!»، «پاسدار انقلاب»، «تقصیری متوجه ایشان نیست»، «مربی، مدافع، سربنا»، «ارتباطت را با ما قطع نکن!»، «تبریز در آتش فتنه»، «حراست از گردنه گاران»، «ازدواج در آستانه آغاز جنگ»، «مصاف پارتیزانی در کوت شیخ و سوسنگرد»، «فتحِ دزلی؛ مأموریت ناممکن»، «پنجه در پنجه قابیلیان!»، «فرماندهی گردان عمار»، «برای آزادی خرمشهر»، «رشادت بابایی و بشکیده»، «لبنان؛ ژوئن 1982»، «سرمشق رشادت در زیر باران آتش»، «عزیمت به جبهه غرب»، «هم فرمانده باشید؛ هم برادر»، «نبرد در هزار توی کانال‌ها»، «حضور در قلاجه»، «مهران؛ گذرگاه کربلا»، «تابعِ محضِ همت»، «سیلیِ ادب کننده!»، «با شیران کمیل در دشت نالپاریز»، «شهید دشت قزلچه» و «زیرا کفِ دست، مو ندارد!». پس از این فصول هم تصاویر و اسناد درج شده‌اند.

در برشی از کتاب می‌خوانیم: یکی از روزهای گرم تابستان سال 1357 بود که علی‌اکبر برای مرخصی از تهران به آذرشهر آمد. به دیدارش رفتم و کمی با هم صحبت کردیم. همان لحظه یک کیف کوچک حاوی مدارک را از خانه برداشت و گفت: قدرت؛ می‌خواهم به مغازه حسن‌آقای حقیقی بروم. با من می‌آیی؟ گفتم: بله؛ برویم. همراه شدیم و تا مغازه حسن آقا پیاده رفتیم. آنجا بعد از سلام و احوال‌پرسی و نوشیدن چای، علی‌اکبر از کیف کوچک چرمی‌اش، برگه‌ای را درآورد و به‌سمت آقای حقیقی گرفت. گفت: آقای حقیقی؛ این برگه استعفانامه من است. می‌خواهم از ارتش استعفا بدهم. من در یک لحظه شوکه شدم. حسن آقا هم باتعجب گفت: استعفا؟ آخر چرا؟ حالا که آن همه آموزش سخت را پشت سر گذاشتی و شکر خدا به جایگاه و مقام خوبی رسیده‌ای، می‌خواهی از ارتش استعفا بدهی؟ من هم که از شوک خارج شده بودم، گفتم: فراموش کردی وضع سخت چند سال پیش خودت را؟هنوز جای پینه‌های بیل و کلنگ، روی دستت پیداست. دوباره می‌خواهی بیایی کارگر یک عده ظالم بشوی و دوباره ظلم و تحقیر آنها را تحمل کنی؟!.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

با خودم می‌گویم از این‌دو چه‌چیزی برتر است؛ خونِ بر عمامه یا عمامه خونین تو؟


به گزارش خبرنگار مهر، سیده فرشته حسینی شاعر جوان، برای شهیدان علی رازینی و محمد مقیسه‌ دو قاضی انقلابی و قاطع در برابر مخلان امنیت مردم، سروده تازه‌ای دارد.

این غزل را در ادامه می‌خوانید؛

*

در خیالم شد مجسم عالم شیرین تو

روزگار ساده تو، حجره رنگین تو

چشم بستم تا هجوم اشک را مخفی کنم

چشم وا کردم بیاموزم کمی از دین تو

درد دین داری و عمری خون دل قوتت شده

داغ‌ها جاری است بر پیشانی پرچین تو

بی‌تعلق، بی‌ریا، در خاک و خون افتاده‌ای

سادگی، آزادگی، افتادگی آیین تو

با خودم می‌گویم از این دو چه چیزی برتر است؟

خونِ بر عمامه یا عمامه خونین تو؟

می‌رود از سینه‌ات رنج تمام سال‌ها

آن زمانی که می‌آید عشق بر بالین تو



منیع: خبرگزاری مهر

چاپ جلد دوم «من یک‌اطلاعاتی بودم» درباره انجمن حجتیه


به گزارش خبرنگار مهر، جلد دوم کتاب «من یک‌اطلاعاتی بودم» شامل خاطرات افسر اطلاعاتی علی مهدوی با زیرعنوان «از مسئولیت میز انجمن حجتیه تا معاونت حراست مجلس» با مصاحبه و پژوهش رضا اکبری آهنگر و خاطره‌نگاری راضیه ولدبیگی به‌تازگی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و راهی بازار نشر شده است.

این‌کتاب دربرگیرنده خاطرات یک‌افسر اطلاعاتی در بازه زمانی ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۲ است و انتشار آن برای اولین‌بار رخ می‌دهد. چون تا پیش از این، کتابی از خاطرات افسران اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران منتشر نشده است. ابتدای انقلاب، خنثی‌کردن کودتا، اعدام صادق قطب‌زاده و ورود به وزارت اطلاعات، ازجمله خاطراتی هستند که راوی این‌کتاب در جلد اول آن روایت کرده است.

جلد دوم نیز به ناگفته‌های راوی درباره فعالیت او درباره انجمن حجتیه در خلال سالیان طولانی است. مهدوی در این‌جلد از خاطراتش به افشاگری درباره ارتباط تنگاتنگ برخی از سران حجتیه با خواص حوزه و دانشگاه و مسئولین نظام می‌پردازد.

معاونت حراست مجلس شورای اسلامی و مشاغل دیگری که به عهده گرفته ازجمله مطالب مربوط به خاطرات جلد دوم «من یک‌اطلاعاتی بودم» هستند و نکته دیگر درباره این‌جلد، این است که خاطراتی از دیدار و هم‌نشینی با شهید حاج‌قاسم سلیمانی را نیز در برمی‌گیرد.

جلد دوم «من یک‌اطلاعاتی بودم» از فصل پانزدهم خاطرات شروع می‌شود و با فصل بیست و نهم به پایان می‌رسد. عناوین این‌فصول به‌ترتیب عبارت‌اند از: «انجمن حجتیه»، «فساد اخلاقی برخی مسئولین و اعضای انجمن»، «برخی از شیفتگان انجمن حجتیه»، «گزارش به آیت‌الله خامنه‌ای درباره انجمن»، «انجمن در استان‌ها»، «تفکرات انجمن علیه وحدت شیعه و سنی»، «مواضع آقای افتخارزاده»، «دیدار با علما و مراجع»، «عضوگیری انجمن از مدارس»، «مهربانی وزارت با انجمن»، «جلسه دانشگاه امام صادق(ع)»، «برکناری من از وزارت»، «ورود به مجلس» و «بازنشستگی».

کتاب پیش‌رو به غیر از فصول نام‌برده ضمائمی هم دارد که به این‌ترتیب‌اند:

ضمیمه شماره ۱: موسس انجمن خود امام زمان (عج) است، ضمیمه شماره ۲: سخنرانی شیخ محمود حلبی در مخالفت با جهاد و تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت، ضمیمه شماره ۳: نمونه‌ای از مکتوبات متعددی که انجمن در آن‌ها اظهار اعتقاد به انقلاب و نظام اسلامی نموده است، ضمیمه شماره ۴: متن نامه شیخ محمود حلبی به آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی (رحمت‌الله)، ضمیمه شماره ۵: بیانیه انجمن مبنی بر تعطیلی کلیه فعالیت‌ها، ضمیمه شماره ۶: جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان با آیت‌الله خامنه‌ای در دانشگاه تهران، ضمیمه شماره ۷: نامه مهم امام خمینی به فقهای شورای نگهبان و هشدار پیرامون انجمن حجتیه.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

برخورد با مدارس تحت سلطه انجمن

اما عوامل مختلفی باعث شد نتوانیم با این‌مدارس تقابل کنیم، یکی مخالفت مجلس بود، بحث این‌مدارس در مجلس هم مطرح شد، نمایندگان بررسی کردند ولی از بس که بچه‌های خودشان در این‌مدارس بودند؛ کار خیلی برای ما سخت شد، طوری شد که اگر ما می‌خواستیم برخورد کنیم انگار با مسئولین نظام برخورد کرده‌ایم، اینها رفتند پشت مسئولین نظام سنگر گرفتند که «آقا ببینید، یک‌مدرسه مذهبی داریم که بچه‌هایمان دارند آنجا درس‌شان را می‌خوانند که آن‌ را هم وزارت می‌خواهد تعطیلش کند.»

چند روز پیش خانه یکی از اقوام رفته بودیم، گفت: «دنبال این هستیم که بچه‌مون رو مدرسه علوی ثبت‌نام کنیم.» گفتم: «می‌شناسی مسئولای مدرسه رو؟» گفت: «بله خیلی مذهبی هستن» گفتم: «آره خیلی مذهبی‌ان، اصلا کاتولیک‌تر از پاپ هستن» این را که گفتم جا خورد. گفتم: «ببین من مسئول بررسی‌شون بودم دیگه؛ جریان اینا؛ اینه اینه اینه!»

این‌کتاب با ۴۰۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۸۰ هزار تومان منتشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

ماجرای گروه سرودی که همه اعضای آن به شهادت رسیدند


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ادبیات کودک و نوجوان کمترین سهم را در میان کتاب‌های منتشر شده در حوزه دفاع مقدس دارند. تمرکز نشر دفاع مقدس عمدتاً بر مخاطب بزرگسال است؛ در حالی که کودکان و نوجوانان بسیاری از وقایع جنگ هشت ساله متأثر شدند و از سوی دیگر، آشنا کردن این نسل با یکی از مهمترین وقایع تاریخی کشور در یک قرن گذشته، از امور لازم و واجب است. 

کتاب «نبرد تک‌خوان» که از سوی دفتر نشر معارف به چاپ رسیده و به تازگی چاپ دوم آن نیز در دسترس نوجوانان قرار گرفته، از جمله معدود آثار در این زمینه است. فهیمه شاکری مهر با الهام از واقعه شهادت دانش‌آموزان مدرسه قطب راوندی قم، به خلق داستانی پرداخته که از نظر سوژه‌پردازی در حوزه نوجوان قابل تأمل است. 

نخستین روز بهمن ماه سال 1365، 9 نفر از دانش آموزان مدرسه راهنمایی قطب راوندی قم برای تمرین سرود جهت اجرا در ایام دهه فجر، به محل سینما تربیت در خیابان دورشهر می‌روند و پس از بازگشت از محل تمرین، در سه‌راه بازار به دلیل بمباران دو فروند میگ رژیم بعثی همگی به شهادت می رسند.

«محمدحسن بلالی بیدگلی»، «محمدمهدی هجرتی»، «سعید روانمهر کاشانی»، «سید ناصر حسینی»، «محمدرضا رسولی»، «جواد خودکار قمی»، «محمدعلی امینی»، «حسین مقتصدی زاده» و «مهدی بابایی» و مربی شهیدشان «حمیدصادقی قمی» از اعضای 9 نفره این گروه سرود بودند که به دلیل اصابت مستقیم بمب، همه این دانش‌آموزان نوجوان که در سنین 11 تا 15 سال قرار داشتند و داخل مینی‌بوس بودند به گونه‌ای به شهادت می رسند که چیزی از پیکرهای آنان باقی نماند و در اثر شدت انفجار و آتش گرفتن مینی بوس، شناسایی آنان دو تا سه روز به طول انجامید.

نویسنده «نبرد تک‌خوان»  با الهام از این واقعه تلخ، تلاش دارد نسل امروز را با تأثیر جنگ بر غیر نظامیان و مظلومیت این نوجوانان آشنا کند. در معرفی این اثر آمده است: 

ایمان پسر نوجوانی است که در شهر قم زندگی می‌کند. مثل تمام هم‌سن و سال‌های خودش در دهه 60 ماجرا و شیطنت‌های نوجوانی را پشت سر می‌گذارد. دو دوست صمیمی به اسم هادی و محسن دارد که معروف به سه تفنگدار هستند. همه جا و همه وقت این سه دوست با هم هستند تا زمانیکه حرف یک مسابقه پیش می‌آید. مسابقه سرود استانی در بین مدارس شهر قم برگزار می‌شود، که در آخر گروه سرود برنده راهی یک اردو به پادگان و مناطق جنگی می‌شوند تا برای رزمنده‌ها سرود را اجرا کنند. آقای اسطیری معلم پرورشی اعلام مسابقه می‌کند و مشکل از جایی پیش می‌آید که برای اجرای تک خوانی سرود فقط یک نفر باید انتخاب شود. یک نفر تک خوانی که باید از بین ایمان و هادی انتخاب شود.

 بعد از این خبر رقابت و دعوایی مفصل بین ایمان و هادی برای انتخاب شدن برای تک خوانی سر می‌گیرد. چون خانواده ایمان با جبهه رفتن او مخالف هستند پس تنها راه رسیدن ایمان به جبهه انتخاب شدن برای اجرای تک خوانی سرود و رفتن به اردو است. این مسابقه اتفاق‌های عجیب و خطرناکی را برای هر سه نفر آنها و رفاقتشان به وجود می‌آورد که سرنوشت آنها را دستخوش تغییر می‌کند. …

شاکری‌مهر پیش‌تر در گفت‌وگو با تسنیم، درباره این اثر گفته است: دغدغه اصلی من برای نوشتن این کتاب، معرفی و پرداختن به دانش‌آموزان شهید مدرسه قطب راوندی در شهر قم بود. وقتی ایده نگارش این کتاب به ذهنم رسید، شروع به تحقیق و بررسی درباره این دانش‌آموزان کردم، اما متأسفانه دیدم که کتاب یا فیلم خاصی درباره آنها نوشته یا ساخته نشده است.

وی ادامه داد: جالب‌تر آن بود که حتی مردم شهر قم هم درباره این دانش‌آموزان شهید اطلاع چندانی نداشتند؛ مگر دانش‌آموزانی که در آن دوران در مدرسه قطب راوندی تحصیل کرده بودند یا دوستانشان به شهادت رسیده بودند. 

نویسنده کتاب «نبرد تک‌خوان» افزود: تمام این‌ها سبب شد که برای نوشتن این کتاب مشتاق‌تر شوم و بخواهم بُعدی از جنگ را که در شهر قم رخ داده است- به عنوان شهری که در آن زندگی می‌کنم- از این طریق به مخاطب امروز معرفی کنم. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

شهرت کمتر خاقانی به‌خاطر وقار شعر اوست نه فرودستی


به گزارش خبرنگار مهر، آیین بزرگداشت خاقانی شروانی صبح امروز دوشنبه اول بهمن‌ با حضور غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، محمود عابدی، علی اشرف صادقی، امید طبیب زاده و محمدرضا ترکی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد.

حداد عادل در ابتدای این نشست گفت: خوشحالم از اینکه فرهنگستان می‌تواند در روز بزرگداشت خاقانی نخستین مراسمی را که بعد از تصویب این روز در شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت گرفته را برگزار کند.فرهنگستان زبان و ادب فارسی، آقای محمدرضا ترکی را که خاقانی شناس هستند به عنوان عضو پیوسته همراه خود دارد.

وی افزود: تخلص خاقانی و کلمه خاقان جز کلماتی است که فخر، هیبت و حشمت در درونش نهفته است، و بالاترین نامی است که برای بالاترین عنوان سلطنت به کار می رود. خاقانی این عنوان را برای خود انتخاب کرده تا پیامی را منتقل کند. خاقان درگذشته به افرادی که در زمین ملک داشتند گفته می‌شد. بنابراین از این نام هیبت و حشمت در شعر خاقانی مجسم می‌شود.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه گفت: منزلتی که شعر خاقانی از حیث فاخر بودن و والایی سخن دارد کاملاً با این تخلص تناسب دارد؛ کسانی که با شعر خاقانی آشنا باشند می‌دانند که شعر او شعر خواص است و شعر خاقانی گربه دست آموزی نیست که بر سر هر سفره‌ای طفل نی سواری دست بر آن بکشد بلکه پلنگی است که رام نمی‌شود. اگر خاقانی شهرتش کمتر بوده به دلیل حشمت و وقار شعر اوست نه به جهت فرودستی؛ خاقانی در قداست شاعری کمتر از نظامی نیست اما بیان روان نظامی سبب شده همه با او انس بگیرند ولی باید توجه کرد همه نمی توانند معانی دشوار شعر خاقانی را درک کنند.

حداد عادل گفت: شعر خاقانی تصویر یک بنای باستانی تاریخی است و تاج محل مصداق بارز این گفته است. در شعر خاقانی می توان گفت کلمات مانند سنگ های مر مر صیقل یافته ای است که با مهندسی روی هم استوار می شود، وزن شعر به ستون هایی شبیه است که این بنا را روی خود نگه داشته، قافیه شعر همان تقارن مهندسی است، وزن عروضی ابعادی است که مهندسان برای هر تالار و بخش در نظر می گیرند، ارتفاع بنا به طول قصیده شبیه است، مفاهیم به کار برده شده به رنگ های در و دیوار شبیه است و نور این بنا چلچراغی از مسلمانی و عرفان است که فضای شعر خاقانی را نورانی کرده است.

وی افزود: در شعر خاقانی جهات گوناگونی است که به آن اشاره خواهد شد. یکی از خصوصیات شعر خاقانی سوگ سروده های اوست که نشان از احساس نیرومندی شاعر است. همچنین از ابعاد و وجوه شعر او توصیف سفرهای اوست که شاعر بعد از هر سفر تجربه خود را به صورت قصیده بیان می کرده، فراوانی اصطلاحات متعلق به مسیحیت نیز در شعر خاقانی دیده می شود که در حل و مسائل رموز این شعر استادان مسیحیت به کمک آمدند. فراوانی اصطلاحات مربوط به سایر علوم نیز در اشعار خاقانی دیده می‌شود که اگر فردی با این علوم آشنا نباشد متوجه اشعار نمی‌شود. بیان خصوصیات طبیعت نیز در اشعار خاقانی وجود دارد که نشان دهنده ستایشگری خاقانی به طبیعت و علاقه به صبح است که او را شاعر صبح نیز نامیدند.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه گفت: خاقانی هم غزل سرا و هم قصیده سراست. ولی این میدان قصیده است که به خاقانی اجازه می‌دهد قدرت خود را بروز دهد و هیچکس در قصیده به اندازه خاقانی در صورت، لفظ و معنا به سنایی شباهت ندارد. در سال ۱۳۴۶ در تهران به مناسبت آغاز پانزدهمین قرن بعثت جشنی برگزار شده بود که از یک سال قبل به شاعران گفته شد شعری بسرایند. استاد امیری فیروزکوهی قصیده ای سرود که ممتاز شد و به اقتباس از قصیده خاقانی درباره پیامبر بود.

شعر خاقانی در این باره به این شرح بود که:

مقصد اینجاست ندای طلب اینجا شنوند / بختیان را ز جرس صبح‌دم آوا شنوند

عارفان نظری را فدی اینجا خواهند / هاتفان سحری را ندی اینجا شنوند

اما شعر استاد فیروزکوهی که به اقتباس از این شعر بوده از این قرار است:

آنک آواز نبی از در بطحا شنوید / ذکر حق را ز در افتادن بتها شنوید

نور اسلام بر آمد ز کران تا نگرید / بانگ توحید درآمد به جهان تا شنوید

خاقانی شاعر فَحَلی بوده است

در ادامه این‌نشست، علی‌اشرف صادقی، زبان‌شناس عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: خاقانی شاعر فَحَلی (چیره‌دست) بوده است، به اصطلاح عامیانه شاعر گردن‌کلفت است و کسی نمی‌تواند با او کشتی بگیرد و شعرش را فهم کند. با وجود تحقیقات زیاد، غوامیض اشعارش همچنان هست.

وی افزود: با پیدا شدن یافته‌های جدید، اطلاعات ما درباره خاقانی بیشتر شده است؛ کتاب «سفینه تبریز» اطلاعات زیادی به ما می‌دهد و همچنین با پیدا شدن نسخه «ختم الغرایب» هم اطلاعات بسیاری کسی می‌کنیم. تلفظ‌های خاصی در متن این کتاب یافت می‌شود که برخی از این تلفظ‌ها مربوط به خاقانی است و ممکن است از روی نسخه‌ای، این متن استنساخ شده باشد. تلفظ برای غرب ایران است. «ختم الغرایب» دوبار چاپ شد و بهترین نسخه برای «علی صفری آق‌قلعه» است و با حواشی زیاد همراه شد.

صادقی با تأکید فهم شعر خاقانی دشوار است، خاطرنشان کرد: چند موضوع برای فهم شعر خاقانی لازم است؛ یکی اشارات تاریخی است، اگر کسی وقایعی را که خاقانی اشاره می‌کند، نداند شعرش را نمی‌فهمد. دیگر اشارات علمی است. اشارات مردم‌شناختی و اشارات فولکلوریک است، همچنین اشاره به رسومی که در آن زمان رایج بوده استو دیگر  نکته، اشارات زبانی و لغوی است. بایستی خواننده و جست‌وجو کننده اشعار خاقانی، این نکته‌ها را  بداند تا درک اشعار برایش آسان باشد.

شعر خاقانی عجایب بسیاری دارد

محمود عابدی مصحح و پژوهشگر و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: «ای‌کاش خاقانی‌شناس بودم».شعر خاقانی عجایب بسیاری دارد که در هیچ شاعری در شعر فارسی پدید نیامده است؛ اسم شاعر بدیل است و کم‌ به کار برده شده است، اسم پدرش علی و شغل او نجاری بوده است مادرش جاریه، کنیز رومی و طباخ بوده و عمویش کافی‌الدین طبیب و فیلسوف بوده است و خودش در خدمت عمویش رشد کرده بود. عجیب است که در اشعارش با فلسفه مخالف است. ممدوحش فخرالدین منوچهر بن فریدون بود. در شعرش از  شاهنامه اثری نیست.

وی افزود: خاقانی شاگرد سنایی است و  البته حق داشت زیرا کیست که در قرن ششم شاگرد سنایی نباشد. سنایی از فاتحان شعر قرن ششم و بعد از قرن ششم است. سنایی در حدیقه بابی برای پیغمبر (ص) دارد و در آن‌جا هم اشاراتی به معراج دارد. همه اشعاری که خاقانی به پیروی از سنایی گفته درباره پیغمبر است و خاقانی شاگرد عجیب سنایی بوده است.

مصحح و پژوهشگر و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه گفت: خاقانی هم صاحب شعر است و هم سفرنامه‌ای با عنوان «تحفه‌العراقین» دارد. عجیب است این کتاب تنها منظومه‌ای است که عطار به آن توجه حیرت‌انگیزی دارد و عنوان «منطق‌الطیر» خود را از «منطق‌الطیر» خاقانی گرفته شود است. برخی می‌گویند قسمتی از «تحفه‌ العراقین» مشاهدات خاقانی و بخشی دیگر به زمانی مربوط است که از سفر برگشته است به ویژه ابیاتی که درباره پیغمبر (ص) آمده است.

عابدی با بیان اینکه ذهن خاقانی در نعت پیامبر (ص) متمرکز است، گفت: از عجایب خاقانی مربوط به آثار خاقانی‌ است. او هم شعر دارد هم نثر، هم شعر عربی و هم نثر عربی. خاقانی شاعر بی‌قرار است و نمی‌تواند به یک‌جا دل ببندد، در جست‌وجوی چیست نمی‌دانیم؟ یکی از آرزوهای او رفتن به خراسان است. خاقانی در ۵۲۰ متولد شده و ۵۹۰ سال او قبل از حمله مغول می‌خواسته به خراسان برود. او در آروزی رفتن به خراسان، عزم زیارت امام رضا (ع) را داشته اما دنبال کسی و یا چیزی بوده که در شروان نبود است. او به حدی بی‌قرار بود که نتوانست به خراسان برود و از ری بازگشت. اما آرزوی او برای رفتن به خراسان به‌گونه‌ای بود که فخرالدین منوچهر بن فریدون او را به زندان انداخت.

وی افزود: آنچه در شعر فردوسی آیین غیرت‌مندی و شور حماسی نهفته است. آن‌چه در شعر مولوی شاهدش هستیم دریای حکمت و خروج از محدوده شخص و دین و وطن و نگاه به مشکلات بزرگ انسان در تاریخ هستیم، در شعر حافظ زیبایی سخن است و آن‌چه در شعر سعدی وجود دارد شور و حس عاطفه است، اما در شعر خاقانی مجموعه اطلاعاتی وجود دارد که یک ادیب می‌تواند آن را از تاریخ ادبیات به دست آورد. تأثیر خاقانی در شعر فارسی زیاد است. یکی می‌گفت اگر  در روز قیامت دستم به دامن خاقانی برسد، اشعار دشوار را از می‌پرسم. در هند، غالبا شعر خاقانی را می‌خواندند و تدریس می‌کردند و شاعران بسیاری از  تقلید کردند هرچند اثرش در شعری سعدی و مولانا کم است و هریک از ابیات خاقانی می تواند تا سال ها موجب شگفتی حافظ شناسان شود.

در ادامه این نشست امید طبیب‌زاده، زبان‌شناس به بررسی اوزان شعر خاقانی پرداخت.

محمدرضا ترکی استاد دانشگاه و عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در پایان این نشست گفت: خاقانی شاعر پرماجرایی است. از آقای حدادعادل و دبیر مقدم تشکر می‌کنم که با حمایت و پیگیری که داشتند، روز بزرگداشت خاقانی در تقویم رسمی کشور قرار گرفت و به نظر می رسد ما باید شاهد رویکرد جدی تری نسبت به خاقانی باشیم.

وی افزود: امروز دانستیم که هیچ شاعری به اندازه خاقانی بر عروض تسلط نداشته و او اوزان نامطبوع را به کار می‌برده‌ است.



منیع: خبرگزاری مهر